مدح و شهادت پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
از بس نبی به شخص علی التفات داشت حتی در احتضار هم از این صفات داشت خود چشمۀ حیات ولی تـشنۀ علیاست گـویـی از او ارادۀ آب حــیـات داشـت بوی علی شفای غم و درد مصطفاست ورنه رسول، پیش از اینها وفات داشت سینه به سیـنهاش دَم آخر نهاد و گـفت: هر کس که حیدریست در عالم نجات داشت هـذیان نداشت خـاتـم پیغـمبـران به لب ذکر علی در آن قـلم و آن دوات داشت محـراب را چو غیرِ عـلی دید در نماز او را به غِیظ بر حذر از آن صلات داشت محراب را به شأنِ علی دیده بود و بس آن رهبری که وقت رکوعش زکات داشت چون گفت راز خود درِ گوشی بفاطمه زهرای خسته، خنده ز شوق ممات داشت آغـوش میگـشود بـرای دو نـور عـین از بس به بوسۀ حـسنـین التـفات داشت با هر نظر حـبیب خـدا داشت نکـتهای امّـا نگـاه زیـنب کـبـری نـکـات داشت تا آخـرین نـفـس نـگـران حـسـیـن بـود گـاهی گـریـز روضۀ آب فـرات داشت در روزهای آخـر عـمـرش، بـقـیـع را آگـاه از مـصائب بعـد از وفـات داشت تازه غـم و مـصائب زهـرا شـروع شد آنکه به زیر سـایـه تـمام کُـرات داشت فـرمـود: دخـتـرم، بـخـدا مـیبـرم پـنـاه زان فتنه گر که نقشۀ سیلی برات داشت تو بازوی علی و علی بازوی خداست از بازوی شکـستۀ تو دین ثـبات داشت |